*میگویند چرا اینقدر برای مجالس حسینی هزینه میشود و چرا این پولها صرف اطعام نیازمندان نمیشود؟
طرح این شبهه بیگمان از روی دلسوزی برای فقرا نیست بلکه با غرضِ تضعیف شکوه و عظمت محافل حسینی و فرهنگ کربلایی است، هرچند برخی افراد که در انتشار این شبهات سهیم هستند از لایههای عمیق و اهداف و نیات شبههپردازان بیخبرند و از روی ناآگاهی آن را گسترش میدهند، اما طراحان اصلی، بیشک در زمین وهابیت کثیف و آلسقوط و داعش بازی میکنند؛ آنان که بیشترین مقاومت و صدمه را از جانب فرهنگ عاشورایی دیدهاند و پی به قدرت بیکرانش بردهاند به هر حیلهای سعی در تضعیف آن دارند.
طیف شبهروشنفکر هم اینطور مواقع حس انساندوستیشان گل میکند و خواسته و ناخواسته در نقش آتش بیار معرکه، بلندگوی معاندان میشوند، اما سوال اینجاست که چرا فقط وقتی پای هزینه کردن برای دستگاه اهل بیت میشود حس نوعدوستی این جماعت گل میکند؟
چرا هیچکس از پولهایی که صرف شرکت در کنسرتهای رنگارنگ میشود یا هزینههای میلیاردی که توسط شرکتهای دولتی صرف بازیکنان ومربیان فوتبال میشود یا دلارهای فراوانی که برای تورهای عیش و نوش از کشور خارج میشود، حرفی نمیزند؟
چرا وقتی مصرف لوازم آرایشی و آمار عمل جراحی زیبایی رکورد جهانی میزند یا برای هزینهی ماشینهای گرانقیمت که صرف "دور دور" و خوش گذرانی میشود یا برای هزینههای فراوان دیگر که نشانِ اسراف و تجمل و ریخت و پاش واشرافیگری است و هیچ اثر سازندهای ندارد، صدای این جماعت شبهروشنفکر در نمیآید و به یاد نیازمندان نمیافتند؟ شاید منافع آنها با همین چیزها گره خورده است و سر در همین سفره دارند و به صرفشان نیست که حس انساندوستیشان گل کند؟!
آنان که در نبرد رویاروی با فرهنگ سرخ تشیّع توان همآوردی ندارند با جنگ نرم و با شبههپردازی درباره مجالس عاشورایی به خیال خام خود، درصدد جدا کردن نسل جوان از دامان حضرت حسین هستند؛ هر روز به یک حیلهای؛ یک روز با بزرگنمایی هدایایی که به مداح و سخنران داده میشود، روز بعد با ایجاد فرقهی تشیّع انگلیسی و ترسیم چهرهای نامعقول از فرهنگ عاشورا و روز بعد با شبههی پرداخت پول به فقرا به جای هزینه کردن در مجالس آلالله و حسینیهها و تکایا و مساجد و هیئات و...
چشمی که به روی این همه زیبایی و سازندگیِ فرهنگ اهلبیت بسته است و در این میان تنها چند نقطهی نازیبا که اصلا قابل تعمیم نیستند را (از فلان مداح و فلان سبک و...) با ذرهبین جستجو میکند تا بزرگنمایی و شبههپراکنی کند را چگونه میتوان بیدار کرد؟
کیست که با محافل عاشورایی مانوس باشد و اثرات سازندهی فراوان آن را انکار کند؟ برکاتی که به واسطهی هزینه کردن برای دستگاه سیدالشهداء در اموال و احوال و زندگی بانیان حاصل میشود و روایات حاکی از آن را مگر میشود نادیده گرفت؟
مگر میشود شیعیانِ مردی که در کنار زخمهای شمشیر، جراحتِ حمل شبانهی توشه برای فقرا بر دوشش نقش بسته است نسبت به ایتام و نیازمندان بیتفاوت باشند؟ این مکتب، بهترین خیّرها را میپروراند که همچون اربابشان خالصانه و بیسروصدا میبخشند و اهل انسان دوستی واقعی و ایثار و همیاری و تکریم هستند.
خرج کردن برای فرهنگ حسینی، هزینه نیست بلکه بهترین سرمایهگذاری فرهنگی است، که بازدهی فراوان و دستاوردهای بی نظیری دارد؛ 8سال دفاع مقدس و مقاومت گستردهی مردمی در برابر بزرگترین قدرتهای سلطهگر در طول این سالیان، یکی از برکات آن است، ایستادن در برابر تهاجم فرهنگی و هجوم سهمگین سبک زندگی غربی و فرهنگِ دنیاپرستی حاصل از آن، یکی از برکات فرهنگ حسینی و مجالس محرم و صفر است.
مگر اطعامِ جان عطشان جوانان از معنویتِ حسینی و سیراب شدن آنان از فرهنگ ایثار و جوانمردی و رشادت که حاصلش پرورش انسانهایی در تراز شهیدان فهمیده و همت و همدانی است ارزش کمتری از اطعام جسم نیازمندان دارد؟ ومگر نه این است که غایت خلقت عالم، پرورش انسانهایی چنین است؟
مگر حفظ و تقویت امنیت و معنویت و عزت عمومی که محصول فرهنگ کربلاست، دستاورد کم و کوچکی است؟ اینها با کدام ترازوی مادی قابل سنجش است؟
میزان مبالغی که برای تقابل با این فرهنگ از طریق جنگ سخت و نرم و ایجاد شبکههای ماهوارهای و مجازی و فرقهسازی و داعشسازی صرف میشود چندین برابر اینهاست؟
در چنین شرایطی ایجاد این حجم همدلی حول محبت "امامِ حق" و تولید انبوه سرمایه اجتماعی ناب و ارزشی با چه حساب و کتابی قابل سنجش است؟
اما سخن پایانی ما به این جماعت شبههافکن:
حسین علیه السلام برای هدایت مردم و عزت شیعیانش، جان و همهی اهل و عیال و داشته هایش را فدا کرد... اهدای مال که سهل است افتخار و آرزوی ما فدا کردن جان و زندگیمان به پای مکتب عاشوراست. ان شاءالله
***
مهدی عسگری
محرم/مهر95
کانال رویش: rouyesh1@ در تلگرام