راستی سنگ ها هم گاهی می شکنند؛ بارها دیده ام از دل صخره ای صلب گیاهی ریشه دوانده و روییده است! یا چشمه ای زلال جاری گشته است...
امان از قلب هایی که نه می شکنند و نه چشمه ی احساس از آن فوران می کند؛ بازهم سنگ ها! که نیرنگ نمی زنند و آهنگ ننگ نمی نوازند!
اینجاست که این آیه ی حکیم متعال آینه ای می شود مرا به سوی حقیقت: «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُم مِّن بَعْدِ ذَلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاء وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللّهِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ»
«پس از آن دلهای شما چون سنگ ، سخت گردید ، حتی سخت تر از سنگ که ازسنگ ، گاه جویها روان شود ، و چون شکافته شود آب از آن بیرون جهد ، و گاه از ترس خدا از فراز به نشیب فرو غلتد ، و خدا از آنچه می کنید غافل نیست!»
***
خوش به حال اونایی که دلشون سنگه! خوب واسه این که دل سنگ ها هیچ وقت دل تنگ نمی شن!
وقتی دلی تنگ می شه انگار همه ی وجود آدم منقبض می شه، مچاله می شه و له! و اگه دل تنگ هم نشده باشی لااقل می دونی که له شدن چه رنجی داره! دلگیری خوب نیست این که از کسی دلت بگیره یا دلت به کسی گیر بده یا پیش کسی گیر کنه. آخه اینجوری گرفتار می شی، گرفته ی یار! الا این که یاری باشه که به دلت وسعت بده یعنی به جای این که تنگش کنه وسیع بشه و دریایی، و به جای این که سنگ بشه و سخت؛ نرم بشه و لطیف! نه اینکه اینجوری اصلن دلتنگ نمی شی ها، می شی ولی درعین دلتنگی، در کمال سعه صدری! من که اصلن دوست ندارم دلسنگ بشم، بلا به دور!