تمامُ الحج؛ لقاءُ الامام
دلنوشتهای از حج تمتع/شهریور94
#جمعههای_انتظار 3
خانه را طواف میکنی،
میچرخی و میگردی و پروانه میشوی گِرد خانهی دوست؛
دورِ یار گشتن چه لذتی دارد...
گویی شعاعی میشوی از آن نورِ مطلق،
محو میشود این وجود تاریک و سرشار از منیّت در آن کانون نورانیّت،
همچون آفتابگردان به دور آفتاب،
همچون دلداه به گرد دلبر...
میچرخی حول محوری که تمام هستی حول اوست،
همهی کائنات از ریزترین اجزاء تا عظیمترین اجرام، همه در گردشند،
هیچ ذرهای را ساکن و ایستا نمییابی،
تو نیز ملحق شو به این کاروانِ روانِ کائنات،
راهی شو، متصل شو، محو شو،
دل بسپار و رهسپار شو،
بگرد و بچرخ که همه از اوییم و به سوی او
و بی او، همه هیچ...
میچرخم و میرقصم و مینوشم از این جام
بیخود شده از خویشم و از گردش ایام
خانه را طواف میکنی، زمزم را مزمزه میکنی،
در عرفات، معرفت را از چشمهی نیایش سیدالشهداء میچشی،
در مشعر حال و هوایت را از غبار اغیار میزدایی،
در منا، منّا شدن را تمنّا میکنی؛
هفت دور به دورِ یار میگردی
صفا و مروه را سعی میکنی، هروله میکنی
و طواف و نماز و رجمِ شیطان...
مناسک را انجام میدهی اعمالت تمام می شود اما...
تمامُ الحجّ، لقاءُ الامام (1)
حج بدون امام، نافرجام است!
همهی این مناسک، ظاهری است که باطنش اوست،
چونان کعبه که بر خود شکافت تا "ولیالله" را میزبانی کند یعنی کعبه صدفی است که گوهرش و باطنش ولایت است؛
بدون لقاء امام، حجت کامل نیست،
مناسک را انجام میدهی اما حجّت ناتمام است!
این تجمع میلیونی بدون امام چقدر خشک و بیروح است،
این جماعت انبوه بدون امام چقدر پراکنده و کم بهره است،
جمعیت بدون امام، امّت نمیشود
و تو بدون امام، حاجی...؟!
بدون امام؛ سرگردان و حیران و بیسرپرست...
همچون کاروان بدون قافلهسالار
بدون راه بلد، بدون منجی، بدون طبیب، بدون انیس، بدون محبوب، بدون هادی، بدون مهدی(ع)
همچون قطره بدون دریا
همچون ماهی بدون آب!
حج، بی امام چونان جسمی است بیروح...
و حاجی بدون "ولیامر" واژهای است از معنا تهی...
مهدی عسگری
پینوشت:
1. روایت از امام باقر علیهالسلام، کافی، ج4
2. یاد شهدای منا گرامی.
کانال رویش:
https://t.me/joinchat/AAAAADupjCtBRgvWtGTKEw