نا مه ای از حضرت مسیح *
(شاید اگر مسیح بود چنین می نوشت:)**

به نام پروردگار یگانه

برانگیختگی ام از روی رحمت بود و محبت. آمدم با شعار یگانه پرستی بر زبان و آرزوی نوع دوستی برای انسان. با کتابی که حاوی بشارتی بزرگ بود و از این روی انجیل نام گرفت؛ بشارت به بعثت خاتم رسولان و اکمل ادیان. و این بشارت آنچنان روشن بود که بحیرای راهب پس از گذشت قرنها، از روی نشانه ها، آخرین فرستاده الهی را در دوران نوجوانی شناخت و او را تکریم کرد، برادرم محمد امین که درود خدا بر او باد را می گویم، همو که تجسم کرامت انسانی و خلاصه تمام خوبی ها و رحمت واسعه ی الهی بود.

امروز قلب مسلمانان و موحدان از توهین و به تصویر کشیدن تکه پاره کردن بزرگ ترین نشانه مکتوب الهی رنجیده است(1) چونان که قلب من و پیروان صدیقم. روشن است که اکنون در سراسر ارض تنها کتاب قرآن است که محتوای آن تماماً وحی ناب و کلام حضرت حق می باشد و هیچ کتابی غیر از آن، حتی ادعای این را هم ندارد. همان کتابی که در میان کتابهای آسمانی و نیز کتب مرجع و برجسته تاریخی دارای ویژگیهای منحصر به فردی است که دلیلی واضح بر اعجاز آن است، از جمله آن که در طول قرنها از دسترس تحریف مصون مانده و تنها یک نسخه واحد از آن موجود می باشد و در طول سالیان اخیر هماره از پرتیراژترین کتب در دنیا بوده است.

این در حالی است که کتاب مقدس قوم من «اناجیل» خوانده می شود و از آن دهها نسخه متفاوت موجود است و اناجیل چهارگانه نسخ رسمی آنها را تشکیل می دهد. چنانکه در آنها آیاتی است که من نیز از آنها بی اطلاعم! همان طور که بسیاری از آیاتی که بر من نازل گردید در آنها حذف و تحریف گردیده است، از جمله آیات صریحی که مژده ظهور پیامبر خاتم و نیز منجی عالم و آدم را شامل می گردیده است... هر چند همان که موجود است نیز مجوز چنین توهین و تمسخرهایی را به هیچ وجه برای کسی صادر نمی کند.

تاریخ گواه روشنی است که تنها کتاب انسان سازی که در طول قرنها هیچ عاملی باعث از هم گسیختگی و تکه پاره شدن آن نگردیده است قرآن بوده است و لاغیر. آنان هم که درصدد خاموشی این نور خدایی بوده اند تنها حاصل کارشان پرفروغ تر شدن این چراغ هدایت بوده است و این نیز یکی از وعده های پروردگار در قرآن است.(2)

   آنچه موجب چنین برخوردهای نازیبا و غیر منطقی با اسلام عزیز را فراهم نموده است رشد چشمگیر آن در دنیا و به ویژه در غرب می باشد، غربی که اینک عالم غروب توحید و غربت حقیقت و انسانیت است.

 بنا بر آنچه رسالت الهی همه انبیا ست، همگان را به تکریم و تدبر در تنها آیت و معجزه موجود و روشنی که از سلسله رسولان به یادگار مانده است و حاوی پیام تمام پیامبران الهی است، فرا می خوانم. توراتی که به برادرم موسی منسوب است و انجیل موجود را با قرآن بنگرید و بسنجید تا از سرچشمه هدایت سیراب گردید و سعادت دنیا و آخرت را بچشید. که انسان امروز بیش از هر زمان دیگر تشنه حقیقت و معنویت است.(3)

فطرت حق جوی انسان هیچگاه خاموش نمی گردد و بنا به تقدیر الهی مراحل تکامل تاریخ به واپسین دوره های خویش نزدیک گردیده است و تمام این فشارها و دردها، نشانه هایی است از زایش و بازرویش حقیقت و طلوع دوران حکومت صالحان بر زمین...

ته نوشت:

1) اشاره به واپسین صحنه ی فیلم 16دقیقه ای «فتنه» ساخته نماینده افراطی مجلس هلند «گیرت وایلرز»  فردی که در سال گذشته پیشنهاد موهنی را مطرح ساخت که باید شرط ورود مسلمانان به هلند را پاره کردن قرآن قرار دهیم! فیلم  fitna  نیز بازتاب نفرت عمیق وی نسبت به فراگیر شدن موج اسلام گرایی در اروپاست. چنان که پیام محوری فیلم هشدار نسبت به رشد سریع اسلام و چاره اندیشی برای آن می باشد.  به نحوی که وی حتی پیشنهاد اخراج بیش از 50 میلیون مسلمان حاضر در اروپا را مطرح می کند.

2) پس از وقایع اخیر به سرعت نسخه های مکتوب و نرم افزاری قرآن مورد استقبال و مراجعه اروپاییان قرار گرفت و در کشور هلند کمیاب گردید. در طول چند سال اخیر همواره قرآن در ردیف پرتیراژترین کتابها در اروپا و آمریکا بوده است. پس از نمایش فیلم مسلمانان هلندی اقدام به برپایی جلسات قرآن شناسی نموده اند که در همان هفته اول سه تن از مسحیان به اسلام مشرف شدند. پیش از نمایش فیلم هم مسلمانان خواستار گفت وگو و مناظره با حضور سازنده فیلم شده بودند که مورد پذیرش قرار نگرفت.

3)خوب است در اینجا اشاره ای به سخن برخی از اندیشمندان مسیحی شود: kernico  دانشمند و ادیب انگلیسی در پاسخ به سئوالی راجع به قرآن می گوید: قرآن را برادر کوچکی است که نهج البلاغه نام دارد، آیا برای کسی امکان دارد که مانند آن را بیاورد؟ تا ما را مجال بحث از برادر بزرگ تر و نظیر آوری برای آن باشد...؟

Francois marie wolter  فرانسوآ ماری ولتر دانشمند و ادیب و سیاستمدار فرانسوی که در ابتدا دیدگاهی انتقادی نسبت به دین داشت پس از تحقیقاتی اعلام کرد: اگر قرآن و انجیل را به یک فرد بی طرف بدهند او بی تردید اولی را برخواهد گزید، زیرا قرآن به اندازه کافی بر موازین عقلی منطبق است.

* این نامه به صورت نمادین و در راستای موج وبلاگی با عنوان «نامه ای به حضرت مسیح» از سوی یک دوستدار و پیرو حضرت عیسی (سلام خدا بر او و بر همه انبیاء از آدم تا خاتم) نگاشته شده است. تا پیروان صدیق مسیح بیندیشند که اگر ایشان اکنون در میان ما بود چه می گفت و چه بشارت و انذار و دعوتی را ارائه می نمود؟

سایر دوستان علاقمند رو هم دعوت می کنم تا در این حرکت ارزشمند سهیم بشوند. به ویژه دعوت می کنم از دوستان خوبم:محسن(حرف دل)، حسن(درد شکفتن)، محمدحسن(حبل المتین)، مهاجر(درفراق وطنم) و (منتظران ظهور).

**هر چند توضیح درباره ی انتساب نامه را در ته نوشت آورده بودم ولی با تذکر یکی از دوستان ترجیح دادم در ابتدای نامه نیز این نکته را متذکر شوم. به هر روی چنانچه از منظر شما محتوا و موضوعات نامه می تواند به گونه ای دیگر باشد خوشحال می شم در بخش نظرات، یادداشت فرمایید. چنان که مطالب بسیار دیگری در ذهنم بود _هم درباره ی مستندات نامه و بررسی اناجیل موجود و هم جریانهای معنوی مدرن با گرایشهای اومانیستی، فضای فرهنگی حاکم بر دهکده جهانی، اهداف و تاثیرات معکوس فیلم فتنه و آثار مشابه، فیلم های غربی که به توهین و تمسخر حضرت مسیح پرداخته اند(از جمله رمز داوینچی،آخرین وسوسه مسیح، ویریدیانا) و..._ ولی به جهت رعایت اختصار در پست های وبلاگی از آنها صرف نظر نمودم.