مجنون جان!
بيدي در دلت کاشته اي، به خيالت اين جنون از برگ هاي اوست که با باد مي رقصد... بي خبري که جنون تو شاخه هاي بيد را به لرزه در انداخته!
مجنون جان، رويش ريشه هايت تلاوتي است از بهار که هر سال کنج دلت سبز مي شود...